برای تارانتینو مهم نیست که آثارش را کیوکیوبنگ بنگ بنامند یا اثر هنری، فیلمسازی که خود را اهل ادبیات بی مایه می داند!

به گزارش وبلاگ رابا ، کوئنتین تارانتینو نامی آشنا برای علاقه مندان به هنر و سینماست؛ فیلمسازی که آثار ارزشمندی را در دنیای سینما به جا گذاشت. از پالپ فیکشن، هشت نفرت انگیز و سگ های انباری گرفته تا آخرین اثرش به نام روزی روزگاری در هالیوود که سال 2019 اکران شد و چندین ستاره سینما از جمله لئوناردو دی کاپریو و برد پیت در آن به ایفای نقش پرداختند.

برای تارانتینو مهم نیست که آثارش را کیوکیوبنگ بنگ بنامند یا اثر هنری، فیلمسازی که خود را اهل ادبیات بی مایه می داند!

تارانتینو که اغلب اوقات در شگفت زده کردن علاقه مندان فیلم هایش پیروز عمل نموده، این بار هم در حوزه ای دیگر دست به کار متفاوتی زده و با اقتباس از آخرین فیلم سینمایی اش یک رمان نوشته؛ رمانی که اواسط سال 2021 منتشر شد و تا چند هفته بعد از انتشارش در صدر پرفروش ترین کتاب های سایت آمازون قرار داشت. این کتاب که هواداران زیادی هم پیدا کرد، خیلی زود با ترجمه فرشاد صحرایی به وسیله نشر ثالث به بازار کتاب ایران راه یافت.

به بهانه انتشار این کتاب به سراغ مترجم اثر رفتیم و از او درباره ویژگی های تنها رمان تارانتینو و دلایل این مترجم برای انتخاب کتاب روزی روزگاری هالیوود و بعلاوه سبک تارانتینو در نگارش داستان پرسیدیم که متن کامل این گفت وگو را در ادامه می خوانید:

کتاب روزی روزگاری هالیوود چه تفاوتی با فیلمی دارد که تارانتینو ساخته است؟ آیا مخاطبان فیلم های تارانتینو باید منتظر داستانی باشند که اقتباس دقیقی است از آخرین فیلم این فیلمساز؟

برای پاسخ دادن به این سوال باید به فرهنگ رمانیزه کردن آثار سینمایی دهه شصت و هفتاد میلادی اشاره کنم. در آن دوره بعضی از فیلمنامه نویسان بنا به دلایل مختلفی، از جمله راضی نبودن از محصول نهایی، از روی فیلم هایشان رمان می نوشتند. تارانتینو در مصاحبه ای گفت که تحت تأثیر این فیلمنامه نویسان اثرش را رمانیزه نموده است. بنابراین اساس این کتاب همان فیلم است ولی در پرداخت تفاوت دارد. مثلاً توالی اتفاقات کتاب و فیلم یکسان نیستند، شاهد سکانس هایی که از فیلم حذف شده بودند هستیم، شخصیت ها عمق بیشتری پیدا نموده اند و در کل قصه اش توسعه یافته است. حتی خاتمه بندی کتاب هم فرق دارد! بنابراین به نظرم نمی گردد این کتاب را یک اقتباس دقیق دانست.

آیا رمان تارانتینو هم مانند فیلم هایش مورد استقبال و تحسین قرار گرفته است؟

بله . هم منتقدین جسارت تارانتینو را تحسین کردند و هم از لحاظ فروش توانست به رتبه اول فروش فروشگاه آمازون برسد.

سبک نگارش او را در رمان نویسی چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا او در روایت داستان ویژگی یا سبک خاصی دارد که بتوان از آن به عنوان نقطه قوت او یاد کرد؟

تارانتینو همواره از نویسندگان داستان های عام پسند به عنوان قهرمان خودش یاد نموده است، بنابراین می گردد تأثیر کار این نویسندگان را در نثر روان و سبک دیالوگ نویسی اش مشاهده کرد. می گردد گفت سبک نگارش این کتاب یادآور خودِ فیلم های او هستند، فقط این بار به جای دوربین قلم به دست گرفته است اما یک تفاوت وجود دارد. به دلیل محدودیت های مدیوم سینما، تارانتینو در فیلم هایش وارد فضای ذهنی کاراکترهایش نمی گردد، اما چون در کتاب دستش بازتر است، با زاویه دانای کل فضای ذهنی کاراکترهایش را شرح می دهد، تا جایی که یک فصل کامل را صرف شرح دادن نقطه نظرات کلیف بوث درمورد علایق سینمایی اش می نماید.

به نظر شما تارانتینو در فیلمسازی چه ویژگی هایی دارد که او را به فیلمسازی محبوب تبدیل نموده است؟ آیا داستان نویسی او متاثر از فیلمسازی اش است یا شیوه متفاوتی در بیان داستانش دارد؟

برای دوست داران سینما نام تارانتینو مترادف است با خون و خشونت! خشونت تصنعی آثار این فیلمساز تأثیر پذیرفته از کارگردان هایی مثل سم پکین پا هستند؛ اما بر خلاف سم پکین پا که با ارائه آن خشونت در واقع به نقد خشونت در جنگ ویتنام می پرداخت، هدف تارانتینو از این خشونت افسارگسیخته نه تقبیه است و نه حتی تقدیس، خشونت صرفاً ابزاری برای سرگرم کردن خودش و مخاطبانش است. از دیگر ویژگی های این کارگردان می گردد به سبک دیالوگ نویسی منحصربفرد و کمدی پنهان آثارش اشاره نمود. بسیاری از منتقدین بعضی از فیلم هایش را کمدی دانسته اند؛ اما خود او این نظر را صحیح نمی داند. ویژگی دیگر این کارگردان استفاده از موزیک در فیلم هایش است (می توانید سکانس گوش بُری فیلم سگ های انباری را بدون موزیکش تصور کنید؟). تارانتینو حتی نوشتنش را هم تحت تاثیر موسیقی می داند و تکه های مختلف فیلم را بر اساس یک موسیقی می نویسد. در ادامه می گردد به در هم ریختگی زمان بندی بعضی از آثارش اشاره نمود. فیلم پالپ فیکشن آنقدر بحث برانگیز بود که عده ای او را پرچمدار پست مدرنیسم دانستند، و عده ای سینما را به قبل و بعد از این اثر تقسیم کردند. تارانتینو چون خود را مدیون سینمای دهه شصت می داند سعی می نماید در قاب بندی، فیلمبرداری، دکوپاژ و سایر المان های مختلف فیلم هایش از زیبایی شناسی آن دهه الهام بگیرد. ویژگی ادای دِین او تقریباً بخش جدایی ناپذیری از تمام آثار این مولف است. تک تک آثار این کارگردان یک نوع ادای دین به آثار محبوبش هستند.

یعنی معتقدید رد پای تارانتینوی فیلمساز در رمانش نیز دیده می گردد؟

بله، داستان نویسی او کاملاً متاثر از فیلمسازی اش است و نمی گردد بین این دو وجهش تفاوت چندانی قائل شد، به خاطر همین هم در سوال قبلی فقط به ویژگی های فیلمسازی اش اشاره نمودم.

تارانتینو در رمان روزی روزگاری هالیوود بیشتر بر قصه گویی تاکید دارد یا در کوشش است اثر ادبی منحصر به فردی خلق کند؟

بیشتر که نه... تارانتینو فقط روی قصه گویی تاکید دارد. برایش مهم نیست که کارهایش را کیوکیوبنگ بنگ بدانند یا اثر هنری، تنها چیزی که مد نظر دارد سرگرم کردن مخاطب است. اگر اشتباه نکنم حتی در مصاحبه ای می گوید من اهل ادبیات بی مایه م!

چه ویژگی هایی سبب شد که شما بلافاصله بعد از انتشار نسخه اصلی کتاب، به سراغ ترجمه آن بروید؟

همان طور که در مقدمه کتاب ذکر نموده ام تارانتینو دلیل علاقه مند شدن من به سینماست. وقتی فیلم روزی روزگاری در هالیوود را دیدم احساس کردم فیلم ناقصی است و تارانتینو نتوانسته به خاطر محدودیت زمانش قصه اش را توسعه بدهد. شایعاتی شنیده بودم که تصمیم گرفته تا اثرش را تبدیل به سریال کند، ولی همین که خبر منتشر کردن رمانی بر اساس این فیلم را شنیدم تصمیم گرفتم تا ترجمه اش کنم. چون مشتاق بودم تا تمام چیزی که تارانتینو برای فیلم در نظر گرفته بود را کشف کنم، و باید بگویم از این بابت ناامید نشدم!

چاپ اول روزی روزگاری هالیوود نوشته کوئنتین تارانتینو با ترجمه فرشاد صحرایی به قیمت 110 هزار تومان در 406 صفحه با جلد شومیز از سوی نشر ثالث منتشر شده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "برای تارانتینو مهم نیست که آثارش را کیوکیوبنگ بنگ بنامند یا اثر هنری، فیلمسازی که خود را اهل ادبیات بی مایه می داند!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "برای تارانتینو مهم نیست که آثارش را کیوکیوبنگ بنگ بنامند یا اثر هنری، فیلمسازی که خود را اهل ادبیات بی مایه می داند!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید